چند روز مانده به محرم، یکی دو دست لباس سپید و چند وسیله ضروری را جمع وجور میکنند و با یک ساک دستی سبک، عازم سفر میشوند؛ سفری چندروزه برای گفتن از دین در محیطی غریب با مردمانی غریبه.
این سفر مثل همه سفرها علاوه بر خطر، دوری از خانواده و دل تنگی دارد، تفاوتهای فرهنگی، کمبود امکانات، بی مهریها و دشواریهای دیگری نیز دارد که صبوری در برابرشان، انگیزه میخواهد. این مختصر، شرح حال طلبههایی است که در مناسبتهای مختلف مثل ایامی که در آن به سر میبریم، عازم تبلیغ میشوند.
بااین حال، حکایت همشهری مان، حجت الاسلام والمسلمین سیدمحسن موسوی زاده جزایری، متفاوت است. سفر تبلیغی او، نه چند هفتهای یا چند ماهه، بلکه از چند سال پیش شروع شده است و همچنان ادامه دارد. درست در همان روزهایی که خیلی هایمان از ترس بیماری ناشناختهای به نام کرونا، درخانه ماندن را به بیرون رفتن ترجیح میدادیم و دائم در حال بررسی علائم این بیماری در خود و اطرافیانمان بودیم، او همراه خانواده اش عازم کشوری کم برخوردار از امکانات بهداشتی شد.
زامبیا، کشوری واقع در قاره آفریقا با هجده میلیون جمعیت که بیشتر مردمش مسیحی هستند و سهم شیعیان از جمعیت دو درصدی مسلمانان این کشور، چندهزار نفر است.
آن طور که برایمان تعریف میکند، تصمیم او به قدم گذاشتن در این راه، پیشینهای چندساله داشته و برای جفت وجورکردن مقدماتش زحمتهای زیادی را به جان خریده است. سیدمحسن که این روزها چهل وسه سالگی را پر میکند، از ماههایی میگوید که روزانه دوازده ساعت را صرفا به یادگرفتن زبان انگلیسی اختصاص داده است.
نتیجه اش تسلط به زیروبم این زبان بود و پیداکردن فرصتهایی تازه برای هدفی که داشت؛ یعنی چشاندن لذت اسلام و آرمانهای معتبرش به دیگران.
این روحانی جوان که سالهای قبل در مدرسه علمیه حضرت مهدی (عج) در محله خیرآباد درس میخواند، اکنون به عنوان امام و مدیر مرکز اسلامی زامبیا خدمت میکند. او از حال وهوای محرم در زامبیا این طور تعریف میکند: مراسم عزاداری ایام شهادت سیدالشهدا (ع) مثل ایران، از شب اول محرم شروع میشود و تا شام غریبان ادامه پیدا میکند.
سخنرانی و عزاداری برای هندیها و پاکستانیهای مهاجر به زبان اردو برگزار میشود و برای آنهایی که عرب زبان هستند، به زبان خودشان. مردم زامبیا هم به زبانهای رایج محلی شان که نیانجا و تونگاست از برنامهها استفاده میکنند.
دغدغه او و دیگر طلبههایی که در شعبههای مرکز اسلامی زامبیا فعالیت میکنند، آشناست و مشابه آنچه که در عزاداریهای کشور خودمان میبینیم؛ اینکه از تاریخ عاشورا بگویند و فلسفه و چرایی رخ دادنش تا وظایفی که در این دوره بر دوش شیعیان سنگینی میکند.
از دشواریهای هجرت که بگذریم، به شیرینیهایی میرسیم که خستگی را از تن بیرون میبرد؛ مثلا فیلمی که سینه زنی نوجوانان سیاه پوست زامبیایی را نشان میدهد. دلشان به محبت سالار شهیدان روشن شده است و از همه آنچه زمزمه میکنند، فقط «حسین حسین» را متوجه میشویم.
صحبتهای سیدمحسن از کم شدن تبلیغات منفی درباره اسلام در این کشور به نسبت کشورهای اروپایی میگوید؛ موضوعی که گرویدن به این آیین توحیدی را دوچندان کرده است.